تف به این فاصله ها !
آدمها میگذرند ،
آدمها از چشمهایم میگذرند
و سایه یکایکشان
بر اعماق ِ قلبم می افتد ؛
مگر میشود
از این همه آدم
یکی تو نباشی !؟
لابد من نمیشناسمت
وگرنه بعضی از این چشمها
این گونه که میدرخشند
می توانند چشمهای تو باشند ...
+دلیل نوشت : فکر کنم دچار سندرم غروب گریزی شده باشم ،
اصن یه وضه غریبی دارم ...
نظرات شما عزیزان: